مذهبی, علمی و فرهنگی
مذهبی, علمی و فرهنگی

 

س: چند دلیل عقلی محض برای ضرورت «حجاب» بیان نمایید؟ جوانان جویای دلایل عقلی هستند.

 

درود بر جوانانی که اولاً برای قبول یا رد هر اصلی، در پی حجت‌های عقلی هستند و نه امواج روزگار و ثانیاً سعی دارند که «عقل» را بر «نفس» حاکم کنند. و درود بر آن دسته از جوانانی که در جستجوی فلسفه‌ی حجاب هستند، آن هم در عصری که دیگر حجاب از یک مسئله‌ی فردی خارج شده و حتی نقش سیاسی خود را در جبهه‌ی دوست و دشمن به عرصه‌ی ظهور گذاشته است. و البته لابد انتظار نمی‌رود که در یک فرصت کوتاه، به کلیه‌ی دلایل عقلی «حجاب» و آن هم به صورت مبسوط و تفصیلی اشاره گردد. لذا با توجه به این که مهم‌ترین دلیل همان است که خداوند متعال بیان نمود و در آخر بحث بدان می‌پردازیم، ذیلاً فقط به چند محور به صورت اختصار اشاره می‌گردد:

الف – حجاب مفهومی عام دارد، لذا آن چه در قرآن یا احادیث در این مورد بیان شده است، تحت واژه‌ی «سَتر» می‌باشد و بسیار فرق است بین «حجاب» با «سَتر». حجاب یعنی پرده و ستر یعنی پوشش. چنان چه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید هیچ پیامبر و احدی با خدا تکلم نمی‌نماید، مگر از پس حجاب. و شاید چون حجاب پرده‌ای برای پوشاندن بدن می‌شود، اصطلاحاً به جای واژه‌ی «سَتر» متداول شده است، اما اصل همان «سَتر» است. لذا وقتی از امام خمینی (ره) در مورد چادر سؤال می‌شود، به همین معنا اشاره نموده و می‌فرمایند: «اصل پوشش است و چادر از ادب زن ایرانی است».

ب – اما پوشش، برای انسان یک «حسن ذاتی» و عریانی یک «قبح ذاتی» است. حال ممکن است برخی مدعی شوند که اصلاً «خسن و قبح ذاتی» نداریم، که با ادعای آنها یک حقیقت در هستی تبدیل به نیستی نمی‌شود. انسان دارای حسن و قبح‌های ذاتی است. یعنی ذاتاً و فطرتاً چیزها یا کارهایی را مفید و در راه کمال و خوب می‌داند و متقابلاً بسیاری از چیزها یا کارها را مانع کمال، موجب سقوط و قبیح می‌داند. چنان چه آدمی ذاتاً از علم، صداقت، وفاداری و ... خوشش می‌آید و بدان احترام می‌گذارد و از جهل، دروغ و خیانت بدش می‌آید و آنها را قبیح می‌داند. هر چند که خود مرتکب آنها گردد.

ج – دلیل «حسن ذاتی» پوشش [که امروزه تحت عنوان حجاب] از آن یاد می‌کنیم این است که بشر از همان آغاز خلقت تا کنون، رعایت پوشش بدن را نه تنها یک امر خوب و قابل تمجید و تکریم، بلکه یک امر واجب و ضروری قلمداد ‌نموده است. چنان چه در عصر قدیم و پارینه سنگی نیز آن انسان بربری خود را با برگ درخت یا پوست حیوان می‌پوشاند و امروزه و حتی در همین جهان غرب که به ظاهر [به خاطر منافع سیاسی و اقتصادی] با حجاب مخالفت می‌کند نیز عریان شدن در مجامع عمومی جرم محسوب می‌گردد. لذا حتی اگر مردی با پیراهن زیر و شورت یا زنی با لباسی به مدل مایو یا بیکینی در خیابان ظاهر شود بازداشت می‌گردد، چه رسد به عریان. و به همین دلیل مکان‌های خاصی را در برخی از سواحل بعضی از کشورها، جهت عریان گشتن قرار داده‌اند. اما متقابلاً برای ورود به هر مکانی که قداستی دارد، حدودی قائل شده‌اند، چنان چه مقابل ورودی پله‌های واتیکان تابلویی نصبت شده که روی عکس زن با شلوارک و تیشرت حلقه‌ای و ... (که پوشش متداول اروپا می‌باشد) نیز خط قرمز کشیده شده است. این رفتارهای فطری بشری از آغاز خلقت تا عصر تکنولوژی، دمکراسی، بی‌دینی و ارتباطات امروزی، همه حاکی از «حسن ذاتی و فطری و عقلی» پوشش یا همان حجاب است.

پس، در اصل ضرورت پوشش بحثی باقی نمی‌ماند و همه اعتراف دارند و باید داشته باشند که پوشش یک فضیلت، یک ویژگی عقلی انسانی و یک ضرورت رفتاری است که ایجاد خلل در آن موجب بروز ناهنجاری‌های متعدد فردی و اجتماعی می‌گردد. منتهی اختلاف بر سر حدود یا چگونگی آن و یا اماکن است. این فرق دارد با اختلاف در اصل موضوع. و از نظر اسلام (و هر فرد عاقلی)، همه‌ی جامعه مقدس است و نه فقط ساختمان واتیکان، و حدود نیز الزاماً آن نیست که از سوی غرب دیکته شود. تا اگر روزگاری همه روسری داشتند، بی‌روسری را رسوا کنند یا به صلیب بکشند و اگر روزی همه با مینی‌ژوب بودند، رعایت حد بیشتر از آن را مسخره کنند. این یک دیکتاتوری است.

و اسلام می‌گوید: حدود را خدای همگان تعیین می‌کند و نه انسان‌ها. چون اگر انسان‌ها تعیین کننده باشند، نه تنها بر اساس منافع‌شان تدوین می‌کنند، بلکه ناچارند آن را به زور اعمال کنند.

د – پوشش در اسلام، هم برای باطن است و هم برای ظاهر. و نیز هم برای مرد است و هم برای زن. لذا امر به خودداری از نگاه به نامحرم یا همان چشم‌چرانی و هیزی که نزد زن و مرد قبح ذاتی دارد، قبل از پوشش بیان گردیده و برای چشم هم از واژه‌ی «ابصار» استفاده شده و نه «اعین». چرا که «اعین» فقط چشم سر است، اما «بصیرب» به چشم سر و چشم عقل، یا چشم ظاهر و باطن با هم اطلاق می‌گردد. و علت اصلی این حکم نیز، تنظیم روابط فردی و اجتماعی عاقلانه و عادلانه است. تا انسان‌ها به چشم طمع به یک دیگر نگاه نکنند. و بدیهی است که طرف دیگر ممانعت از نگاه سوء استفاده گرانه، پوشش و ممانعت از این نگاه است.

ھ – از مهم‌ترین دلایل عقلی محض برای پوشش زنان، همان است که خداوند متعال به صورت قالب کلی بیان نموده است و البته انسان می‌تواند و باید که تعمیم دهد و مصادیق متفاوت آن را خود دریابد.

خداوند می‌فرماید: «شناخته شدن به نیکی» و نیز «محفوظ ماندن از آزار» از دلایل کلی ضرورت پوشش است:

«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ المُؤمِنينَ يُدنينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدنى‏ أَنْ يُعرَفنَ فَلا يُؤذَينَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً» (الأحزاب - 59)

ترجمه: هان اى پيامبر! به همسرانت، و دخترانت و زنان مؤمنين، بگو تا جلباب (روپوش‌‌های) خود پيش بكشند، این برای شناخت‌ آنها (به عفاف، پاکی، فضیلت، مسلمانی، کمال و ...) نزدیک‌تر است، پس در نتيجه اذيت نمى‏بينند، و خدا همواره آمرزنده رحيم است‏.

اینک به صورت بسیار مختصر به این دو فایده یا دو فلسفه‌ی بیان شده می‌پردازیم:

شناخت:

انسان‌ها با یک دیگر مرتبط می‌گردند و چگونگی ارتباط به تناسب چگونگی شناخت از یک دیگر تنظیم می‌گردد. مهم است که طرف مقابل را عالم بشناسید یا جاهل، صادق بشناسید یا خائن ... و به طور کلی انسان بشناسید یا حیوان یا کالا یا وسیله‌ای برای استفاده یا سوء استفاده.

اما در مسئله‌ی شناخت نیز باید توجه کرد که اول «معروف» خود را می‌شناساند و سپس فرد به همان تناسب او را می‌شناسد. خداوند نیز ابتدا خود را می‌شناساند و سپس دعوت به پذیرش و ایمان بدین شناخت می‌نماید، پیامبران را با دلایل کافی و معجزات می‌شناساند، سپس دعوت به پذیرش می‌نماید. این اصل همه جا جاری و ساری است. یک گل نیز ابتدا خود را با جلوه و بوی عطرش می‌شناساند، یک حیوان نیز ابتداء با نمایش ظاهرش از خود شناساسی می‌دهد و یک انسان نیز همین طور است.

پس، بسیار مهم است که زن، با تمام جاذبه‌های جنسی‌ای که برای یک مرد (یا حتی یک زن) دارد، ابتدا خود را چگونه معرفی کرده و می‌شناساند. یک لوبت، یک سکس، یک جاذبه‌ی جنسی، یک لذت رایگان، یک امکان برای خوش‌گذرانی مرد، یک ابزار برای مطامع نفسانی و منافع اقتصادی ...، و یا یک انسان؟! پس اگر زن در یک ارتباط با غیر یا جلوه‌ی عمومی، خود را با جاذبه‌های جنسی‌اش «چشم و ابرو و سر و سینه و پر و پایش» معرفی کرد و طرف مقابل را به جاذبه‌های ظاهرش دعوت کرد، ارزش و فایده‌ی او نیز همین قدر است و طرف مقابل نیز قدر و ارزش او را به همین مقدار می‌شناسد. لذا در هر جامعه‌ای که پوشش کنار رفت، برای زن نیز ارزش و فایده‌ی دیگری تعریف نشد. اما اگر ظاهر را پوشاند، آن وقت باطن خود را معرفی می‌کند و مخاطبین را به جاذبه‌های انسانی خود چون: علم، اخلاق، کرامت، فضیلت و ...، دعوت می‌کند. در این صورت روابط فردی و اجتماعی به نوع سالم و تکامل یافته‌اش تنظیم می‌گردد و اگر دو نفر زن و مرد نیز به هم جذب شده و علاقمند شوند، فقط با تحریک قوه‌ی شهوانی (حیوانی) به بدن یک دیگر جذب نشده‌اند و روابط‌شان از سطح رابطه‌ی دو جفت حیوان فراتر می‌رود و پیوندشان هدفدارتر، مقدس‌تر و با دوام‌تر خواهد بود.

محفوظ ماندن از آزار:

این آزار هم روحی است و هم جسمی. ولی در هر حال نمایش بدن، سبب می‌گردد که مرد به چشم یک «طعمه» به او بنگرد و برای دستیابی به طعمه‌اش هر کاری بکند و پس از سیر شدن، مانند حیوانی که از شکارش فایده‌ای برده، لاشه‌ای را رها کند و برود.

همان‌طور که بیان شد، پوشش، به ویژه برای زنان، فقط آورده‌ی اسلام نیست، بلکه یک اصل فطری است. [چنان چه یک زن حاضر نیست زن دیگری بدن خود را برای مرد او به نمایش بگذارد و یک مرد که از دیدن بدن و جاذبه‌های جنسی زن لذت می‌برد، حاضر نیست دیگران بدن خواهر، مادر و همسر او را دیده و لذت ببرند]. لذا پوشش نه تنها قبل از اسلام، بلکه از ابتدای خلقت یک اصل ضروری قلمداد شده است.

از این رو در تاریخ می‌خوانیم که یهودیان، مسیحیان، اقوام مختلف، صاحبان تمدن و از جمله ایرانی‌های قدیم نیز پوشش داشتند.

البته مورخین برای پوشش هر کدام دلایلی ذکر کرده‌اند تا بتوانند اصل «حسن ذاتی و ضرورت عقلی» را رد کنند. مثلاً گفته‌اند: یهودیان زنان خود را در چادر سیاهی می‌گذاشتند و در جعبه (تابوتی) با خود حمل می‌کردند تا از گزند محفوظ بمانند – مسیحیان حجاب داشتند. و علت این که مسیحیان مدینه حجاب نداشتند نیز این بود که معمولاً برده‌ی یهودیان بودند و برده‌داران اجازه نمی‌دادند تا برده‌ها خود را بپوشانند (مانند قدرتمداران و سرمایه‌داران امروزی) و حجاب فقط مخصوص زنان اعیان و اشراف و درباریان بود.

کریستین سن، ایران شناس دانمارکی در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» می‌نویسد: بله، زنان ایرانی در آن زمان نیز حجاب (تستر) داشتند و حتی حجابشان نیز به شکل چادر بوده است. اما علت این است که خسرو پرویز 3000 هزار زن داشت و هر زن زیبایی را می‌دید تصاحب می‌کرد، لذا مردم زنان خود را پوشاندند تا او نبیند و تصاحب ننماید.

کاری به درست یا غلط بودن این تفاسیر و تآویل نداریم، مهم این است که زن در صورت جلوه‌ی جاذبه‌های جنسی خود، مورد آزار و اذیب قرار می‌گیرد. هم تحقیر می‌شود، هم به بردگی اساطیری یا بردگی مدرن امروزی کشیده می‌شود و هم مورد هجوم و شکار، دزدی و اسارت و تجاوز، سوء استفاده و اغفال و ... قرار می‌گیرد. و البته این حقیقتی است که در دیروز و امروز شرق و غرب عالم مشهود بوده و هست.

لذا اسلام دو فایده‌ی اصلی و عمده‌ی پوشش را «شناخته شدن به نیکی» و نیز «محفوظ ماندن از‌ آزار» بر می‌شمرد.

- و البته دلایل بسیار دیگری نیز بر ضرورت پوشش زن و مرد وجود دارد و می‌توان موضوع را از ابعاد متفاوتی مانند: جسمی، روحی، اخلاقی، تربیتی، فردی، اجتماعی، حقوقی، روانی ... و حتی سیاسی و اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار داد. چرا که موضوع، «انسان» و آثار مترتب از رفتارهایش بر خود و جامعه است. چون همه چیز و همه کار به هم پیوسته و مرتبط است و در یک دیگر تأثیر می‌گذارد. الکسیس کارل می‌گوید: «جان و جسم مثل شکل و مرمر یک مجسمه به هم آمیخته است و نمی‌توان بدون تراشیدن یا شکستن مرمر، شکل مجسمه را تغییر داد. (انسان موجود ناشناخته – 134)

و هم او در نقش تحریک و تحرک غدد جنسی – که یکی از آثار غیر قابل کتمان نمایش بدن است – در ظاهر و باطن و جسم و روان می‌گوید: «غدد تناسلی نه تنها برای حفظ نسل و نژاد وظیفه‌ی بزرگی بر عهده دارند، بلکه در تشدید فعالیت‌های فیزیولوژیکی و روانی و معنوی نیز مؤثرند». (همان مدرک، ص 84)

- اما متأسفانه پرداخت به این مباحث علمی و عقلی در باب تستر [حجاب) از مجال این مختصر خارج است. لذا چون در اصل مفید بودن و ضرورت پوشش، شک و شبهه‌ای در عقل نیست، دلیل عقلی زیادی هم نمی‌خواهد و بر هر کس که کمی تفکر نماید معلوم و مسجل می‌گردد. لذا چنان چه بیان شد، دعوا بر سر حدود آن است که اگر از سوی بشر تعیین شود [مانند دیگر حدودها] دستخوش و منفعل مطامع و منافع زورمداران و استثمارگران خواهد بود و اگر از ناحیه‌ی خداوند خالق حیکم تدوین و اطاعت گردد، از هر حیث به نفع تکامل فرد و جامعه خواهد بود.

m


آیا ضرر نصف لیوان شراب به بدن بیشتر است یا هشتاد ضربه شلاق؟

ه چند نکته‌ی مهم باید توجه شود:

الف – اساساً مکافات‌ها جهت بازدارندگی از جرم است و نه معامله. برای جلوگیری از ارتکاب است، نه این که مجرم بگوید من در هر حال می‌خواهم این جرم را انجام دهم، حال شما بگویید که چرا مکافاتش اینقدر سنگین است؟ اگر قانون وضع کرده‌اند که در صورت سبقت غیر مجاز، گواهینامه اخذ می‌شود، خودرو به پارکینگ فرستاده می‌شود، فلان مقدار جریمه‌ی نقدی دارد، دردسر ترخیص و ...، برای این است که سبقت غیر مجاز انجام نپذیرد. نه این که یک راننده‌ی از خود راضی و بی‌فرهنگ بگوید: من در هر حال دوست دارم سبقت غیر مجاز بگیرم و با جان خود و مردم بازی کنم، اما شما بگویید چرا چنین جریمه‌های سنگینی بر آن وضع نموده‌اید؟! مثل این که مدت‌ها در سایت‌ها و وبلاگ‌ها می‌پرسیدند: چرا مکافات و زنای محصنه اینقدر سنگین است؟! خوب این مکافات را قرار داده‌اند تا کسی مرتکب این عمل شنیع خانمان برانداز و جامعه‌سوز نشود. و بدیهی است که اگر جریمه سنگین نباشد، به هیچ وجه جنبه‌ی بازدارندگی نخواهد داشت.

اگر بخواهند جرائم و جریمه‌ها و مکافاتش را با این دیدگاه و مطابق میل و پسند مجرمین وضع و بررسی کنند، هیچ جریمه‌ای نباید وضع شود و اگر وضع شود نیز هیچ ارزشی ندارد، هر کسی هر فسادی می‌کند و در نهایت بهایش را پرداخت می‌نماید.

ب – آنها با بیان چنین اعتراضاتی در قالب سؤال، قصد دیگری دنبال می‌کنند و پیام مستتر (پنهان) دیگری را نیز القا می‌کنند که عبارت است از: 1- فردی و خصوصی قلمداد کردن دین. 2- مادی دیدن دین.

ما که ماده‌گرا و ماتریالیسم نیستیم که همه‌ی فواید و ضررها را اولاً شخصی و ثانیاً مربوط به بدن بدانیم. نوشیدن نصف لیوان یا حتی یک جرعه شراب، قمار بازی حتی به میزان یک ریال و...، همه در درجه اول شکستن حریم و حدود الهی و ضایع کردن دین خدا و حلال و حرام اوست که به مثابه‌ی حذف همه‌ی «باید و نباید‌»های الهی است که برای رشد، فایده و کمال انسان وضع شده است. و این حقوق و ضرورت رعایت آنها نیز فقط فردی نیست، بلکه به جامعه بر می‌گردد.

رواج یافتن منکر و فحشا، به ویژه شرب خمر و قمار، اگر چه اندک باشد و یا هیچ ضرر بدنی هم برای مرتکب نداشته باشد، مضرات فردی و اجتماعی بسیاری در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و ... وارد می‌نماید که اگر بخواهند به محاسبه بنشینند، حتی مکافات اعدام هم برای این نصف لیوان کم است، چه رسد به هشتاد ضربه شلاق. و این هشتاد ضربه را وضع کرده‌اند تا کسی مشروب ننوشد، اگر چه نصف لیوان. و اگر احیاناً کسی نوشید، تنبیه بدنی که آثار روانی‌اش بیشتر است بشود، تا هم خودش دیگر نخورد و هم دیگران بدین سو کشیده نشوند. پس اول ضرر شکستن حرمت‌ها فقط به فرد بر نمی‌گردد و ثانیاً آثار سوء مترتبه فقط به بدن اختصاص ندارد که چنین قیاسی جایز باشد.

ج – امروزه حتی در کشورهای غربی که تولید، فروش، توزیع و مصرف مشروبات الکلی نه تنها جایز است، بلکه بخش اعظمی از اقتصاد و ساختار فرهنگی و نتایج سیاسی مطلوب آنان را حاصل می‌کند و چرخش اقتصادی کلیه هتل‌ها، بارها، کازینو‌ها، سواحل، و به طور کلی صنعت گردشگری و نیز شبکه‌های تلویزیونی و اینترنتی و ... با همین مشروب است، به مضرات عمیق آن پی برده‌اند، لذا محدودیت‌های شدیدی قائل شده‌اند. مثلاً در رانندگی.

در اغلب ایالات امریکا و به ویژه کانادا، اگر پلیس خودرویی را متوقف کند و در آن شیشه مشروبی ببیند که درش باز شده است، راننده را (که مصرف هم نکرده، بلکه از رفیقش گرفته تا به خانه ببرد) به شدت جریمه می‌کنند – چه رسد به این که نوشیده باشد. حال سؤال شود که آیا «باز بودن در یک شیشه مشروب» به آن شخص و بدنش بیشتر ضرر می‌رساند یا این جریمه‌ی سنگین، که قطعاً نه تنها به جیب او ضرر است، بلکه اعصابش را نیز به هم می‌ریزد؟!

د – مضرات شرابخواری یا قمار، فقط ضرر شخصی بدنی یا مالی نیست. اساساً چه بسا به کسی ضرر نکند و حتی فایده‌هایی نیز در بر داشته باشد. مثل این که گرم شود، سرگرم شود ... و یا حتی فایده‌های کلان‌تری داشته باشد، مثل این که مزارغ و باغ‌هایی برای کشت گندم، جو، انگور و سیب برای شراب‌سازی و یا کازینوهای که ضمن ایجاد اشتغال، جذب گردشگر هم می‌کند. خوب ظاهر این امور همه فایده است، لذا خداوند متعال که خالق انسان و همه چیز است، در قرآن می‌فرماید که «ضرر مشروب از خیرش بیشتر است»، یعنی چه بسا خیرهایی هم داشته باشد، اما ضررش بیشتر است و از گناهان کبیره است، که البته پی بردن به این مضرات فردی و اجتماعی، فکر کردن می‌خواهد:

«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ» (البقره، 219)

ترجمه: از تو حكم شراب و قمار را مى‏پرسند بگو در آن دو گناهى است بزرگ و منافعى است براى مردم اما اثر سوء آن دو در دلها بيش از منافع صورى آنها است و نيز از تو مى‏پرسند چه تعداد انفاق كنند؟ بگو حد متوسط را، خدا اين چنين آيات را برايتان بيان مى‏كند تا شايد تفكر كنيد.


مسئله‌ی حجاب در زمان حکومت رسول‌خدا (ص)، و برخورد با آن چگونه بوده است؟ آیا حجاب اجباری بود یا اختیاری؟

 

 

به طور قطع مانند برخورد جامعه‌ی مسلمان امروزی و امثال روزنامه ایران نبوده است، چه رسد به برخورد جامعه‌ی جهانی و به ویژه اروپایی‌های مدعی تمدن و آزادی!

اگر چه حجاب که در قرآن کریم با واژه‌ی «تستر» به معنای پوشش از آن یاد شده است، یکی از احکام الهی است و به طور قطع در زمان حکومت اسلامی به صورت قاطع رعایت می‌شد و پیامبر اکرم (ص) نیز اجازه نمی‌دادند که احکام الهی به تسامح، تساهل و بازی گرفته شود، اما باید دقت شود که اساساً «تستر» فقط آورده‌ی اسلام و منحصر به مسلمانان نبوده و نیست. لذا نه تنها تمامی ادیان الهی تستر را فرض و واجب می‌دانسته و می‌دانند، بلکه حتی اقوام و ملل مختلف نیز هر چه متمدن‌تر بودند، نسبت به رعایت تستر جدی‌تر بودند. مثل ایران باستان.

لذا حتی قبل از بعثت رسول اکرم (ص) و دعوت به اسلام، کلیه زنان یهود و نصارا،‌ تستر کامل را رعایت می‌کردند، و زنان بت‌پرستان نیز اگر از اشراف بودند، تستر را رعایت می‌کردند. چنان چه در غرب نیز تا قبل از رنسانس رعایت می‌کردند و بعداً توسط سرمایه‌داران و مفسدین حاکم [که منظور استثمار و سودجویی بیشتر و رایگان] مورد هجمه و ممنوعیت قرار گرفت.

در زمان بعثت نیز فقط بردگان بی‌دین و نیز زنان مسیحی که برده‌ی یهودیان بودند، حق نداشتند که موهای سر خود را بپوشانند. چرا که یهودیان فضلیت تستر را مختص زنان خود و اشراف می‌دانستند و اجازه نمی‌دادند که بردگانشان و از جمله زنان مسیحی برده، مانند زنان آنان تستر داشته باشند و باید حتماً با موهای باز در انظار حاضر می‌شدند که معلوم شود برده هستند. لذا بدحجابی از همان ابتدا تا کنون نشان از بردگی [اختیاری و اجباری، دانسته و نداسته] داشته و دارد. چه بردگی به سبک اعراب قدیم، چه به سبک قرون وسطایی، چه به سبک مدرن امروزی و چه بردگی نفس. امروزه نیز زنان مکرم و مقدس در همه‌ی ادیان و اقوام تستر خود را رعایت می‌کنند و از نظر اسلام، همه‌ی زنان باید مکرم و مقدس باشند. انسان موجود شریفی است. و از نظر اسلام، مکان مقدس صرفاً مسجد، کلیسا، کنیسه یا معبد نیست، تقدس جامعه به مراتب بیشتر است.

بدیهی است که پس از بعثت و به ویژه پس از استقرار حکومت اسلامی، هر دو معضل برداشته شد. نه کسی اجازه داشت که بردگان را بی‌تستر کند و نه کسی اجازه داشت که زنان مسیحی را به بردگی کشیده و حجاب از سرشان بردارد. و البته پیامبر اعظم (ص) نه تنها در تحقق و اجرای همه‌ی احکام اسلامی در جامعه نهایت جدیت را داشتند، بلکه نسبت به تحرکات تبلیغی «جنگ نرم» علیه معارف و احکام اسلامی با شدت به مراتب بیشتری بر خورد می‌نمودند. در قرآن کریم نیز به برخورد با جریانات فرهنگی مخالف، تأکید فراوانی شده است و عذاب اخروی آنان نیز شدیدتر قید شده است. چنان چه هر کجا سخن از «صدوا عن سبیل الله» آمده است، به همین معنا اشاره دارد. چرا که سد کردن به معنای بستن یک راه همه جا به یک معنا است، اما اگر به یک جریان یا تحرک مادی اطلاق شود با «س» بیان می‌گردد و اگر به یک جریان یا تحرک غیر مادی و «فرهنگی» اطلاق شود با «ص» بیان و نوشته می‌شود. به عنوان مثال می‌فرماید:

« الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَن سَبيلِ اللَّهِ زِدناهُم عَذاباً فَوقَ العَذابِ بِما كانُوا يُفسِدُونَ» (النحل - 88)

ترجمه: و كسانى كه كافر بوده‏اند و مردم را از راه خدا باز داشته‏اند به سبب آن فسادى كه كرده‏اند عذابى بر عذابشان بيفزاييم‏.

« إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَن سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُم كُفَّارٌ فَلَن يَغفِرَ اللَّهُ لَهُم» (محمد ص، 34)

ترجمه: بيگمان كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند، سپس در حالى كه كافر بودند مردند، خدا هرگز برايشان نبخشايد.

در خاتمه عزیزان دقت داشته باشند که در هر جامعه‌ای، رعایت همه‌ی قوانین اجتماعی اجباری است و حتی ندانستن یک قانون نیز دلیل بر جواز عدم رعایت آن نمی‌شود. اگر رعایت قوانین در یک جامعه اجباری نباشد، حتماً هرج و مرج حاکم می‌گردد و جامعه‌ی انسانی به جنگلی مبدل می‌گردد که در آن جنگل، زورمداران رعایت قوانین خود را به زیر دستان اجبار می‌کنند. اما نوبت به اسلام که می‌رسد، می‌خواهند القاء کنند که مثل یک بازی، اختیاری است!

x-shobhhe.com


 

 ش (تهران): آیا حضرت علی (ع) در زمان حکومتش حجاب را اجباری کرده بود و آیا اهل کتاب نیز مجبور به رعایت حجاب بودند؟

 حجاب را خداوند متعال واجب کرده است و نه حضرت علی (ع). چنان چه در کلام وحی می‌فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنينَ يُدنينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدنى‏ أَن يُعرَفنَ فَلا يُؤذَينَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً» (الأحزاب - 59)

ترجمه: اى پيامبر به همسران و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را با چادرهاى خود بپوشانند كه اين كار، براى اين كه [به عفت] شناخته شوند تا مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.

لذا چه حکومت اسلامی باشد یا نباشد، زنان مسلمان باید حدود الهی را رعایت نمایند و اگر اهل رعایت نیز نیستند، سرپیچی خود را علنی نکنند و نافرمانی از خداوند را ترویج ننمایند. چنان چه روزه‌خواری علنی، ترک علنی نماز، شراب‌خواری علنی و علنی نمودن هر معصیت دیگر، گناه بزرگ‌تر و مضاعفی است.

خداوند متعال دوست دارد که گناه علنی نگردد. فایده این کار هم برای فرد گناهکار است که حرمتش حفظ می‌شود و هم برای جامعه‌ است که گناه در آن رواج نمی‌یابد و بستر برای انحراف مساعد نمی‌گردد.

اما حکومت اسلامی برای آن است که احکام خداوند متعال در زمینه‌های متفاوت سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و ... با پشتوانه‌ی حکومتی به اجرا درآید تا بستر رشد و کمال مردم مساعدتر گردد و وظیفه‌ی حاکم اسلامی نیز اجرا و اعمال احکام اسلامی می‌باشد و نه نقض آنها به هر بهانه‌ای. لذا مشخص است که در زمان حکومت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نیز رعایت حجاب به عنوان یک «واجب» الهی، واجب بوده است و ترک علنی آن به عنوان «فسق آشکار» محسوب می‌گردید، چنان چه امروز نیز همین‌طور است.

اما در باره‌ی اهل کتاب. رعایت حجاب در همه‌ی ادیان الهی واجب بوده و هست و اهل کتاب نیز حدود دو قرن و به ویژه از رنسانس به بعد حجاب را کنار گذاشته‌اند. زنان اهل کتاب نیز مانند مسلمانان پوشیده بودند و هم اکنون نیز بانوان اهل کتاب اگر مؤمن باشند، حجاب کامل را رعایت می‌کنند. چنان چه نمونه‌ی آن را در دختران و زنان نهادهای دینی کلیسای مسیحیت و یا کنیسه‌ی یهودیت و یا در میان زرتشی‌ها می‌بینیم. لذا زنان اهل کتاب در صدر اسلام نیز به خودی خود حجاب را رعایت می‌نمودند و نیازی به اجبار حکومتی نبود.

البته زنان غیر اهل کتاب نیز اهل حجاب بودند. چنان چه تاریخ حجاب در میان زنان ایرانی به دوره‌ی هخامنشیان و پیش از آن می‌رسد.

به طور کلی فرهنگ بی‌حجابی، پس از قدرت گرفتن استعمار و استثمار مدرن رواج یافت تا مردان هوس‌باز و سرمایه‌دار بتوانند بدون زحمت به لذت رسیده و نیز چرخه‌های اقتصادی گوناگون خود را رونق بخشند.

x-shobhe.com


 استفتائات و دیدگاه‎های مراجع تقلید درباره‎ی حجاب و لباس

امام خمینی (ره):
آنها که زن‌ها را می‌خواهند ملعبه‌ی مردان و ملعبه‌ی جوانان فاسد قرار بدهند، جنایتکارند. زنها نباید گول بخورند. زن گمان نکند این مقام زن است که بزک کرده بیرون برود، با سر باز و لخت؛ این مقام زن نیست، زن باید شجاع باشد، زن آدم‌ساز است، زن مربی انسان است.[2]
حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی:
«حجاب بانوان در اسلام یکی از اموری است که از وقتی استعمارگران، چشم طمع به کشورهای اسلامی و غصب معادن و منابع طبیعی آنها دوختند، مورد حمله‌ی آنها قرار گرفت؛ زیرا چادر و حجاب زنان مسلمان را یکی از عوامل بزرگ برای بقاء استقلال شخصیت اسلامی کل جامعه‌ی مسلمانان و حفظ هویت اسلامی آن دیدند و آن را مانع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود شناختند.[3]
حضرت آیت الله خامنه‎ ای:
آیا جنایتی از این بزرگ‌تر نسبت به زن هست که زن را با آرایش، مد و جلوه‌گری زیورآلات سرگرم کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله استفاده کنند؟ امروز سر و سینه را از زیورآلات پر کردن و آرایش و مد و لباس را بت قرار دادن، برای زن انقلابی مسلمان ننگ است، چادر بهترین نوع حجاب و نشانه‌ی ملی ماست.
آیا حجاب از ضروریات دین است؟ حکم کسانی که به آن بی‌اعتنایی می‌کنند چیست؟
حضرت آیت الله خامنه‌ای:
اصل حجاب ضروری دین محسوب است، ولی بعضی فروع آن ممکن است ضروری نباشد و بی‌اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.
حضرت آیت الله تبریزی:
اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بی‌اعتنایی نمایند، حکم بی‌اعتنایی به سایر تکالیف دینی است.
حضرت آیت الله صافی:
اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است، ولی بی‎اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب آن باعث فسق است.
حضرت آیت‌الله سیستانی:
اصل حجاب از مسلمات شریعت است و در قرآن آمده است، ولی کسانی که توجّه به وضوح آن ندارند، انکار آنها مستلزم انکار نبوت نیست و بی‌اعتنایی عملی گناه است.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
آری حجاب از ضروریات دین است، ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند، موجب ارتداد نمی‌شود.
حضرت آیت‌الله بهجت:
بی‌اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.
پوشیدن جوراب نازک و بدن‌نما برای خانم‌ها در بیرون از منزل و انظار نامحرمان چه صورت دارد؟ و بیرون گذاشتن موهای سر از چادر و مقنعه توسط خانم‌ها در دید نامحرمان چگونه است؟
حضرت آیت الله خامنه‌ای:
پوشانیدن بدن از نامحرمان بر زن واجب است و چنین جوراب‌هایی برای حجاب شرعی واجب کفایت نمی‌کند و پوشیدن تمام موی سر در برابر نامحرمان واجب است.
آرایش زنان در خیابان‌ها و بیرون گذاشتن مقداری از موها و پوشیدن جوراب بدن‌نما و لباس‌های محرک چه صورت دارد؟
حضرت آیت‌الله خامنه‎ ای:
بر زن واجب است تمام بدن و موی و زینت خود را از نامحرم بپوشاند.
حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
حرام است.
حضرت آیت‌الله بهجت:
حرام است.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
حرام است.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
بدون شک جایز نیست.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
جایز نیست.
حضرت آیت‌الله سیستانی:
جایز نیست.
عدّه‌ای همراه با تبلیغات فرهنگی دشمن، در روزنامه‌ها و سخنرانی‌هایشان می‌گویند: چادر مشکی برای بانوان مکروه است و باید پوشش جدید، مانند مانتو و کت و دامن با رنگ‌های متنوع، جای‌گزین چادر مشکی شود. آیا چنین حرف و اقدامی صحیح است یا نه؟ خواهشمند است نظر شریفتان را مرقوم فرمایید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
این صحبت صحیح نیست، و بهترین حجاب، پوششِ چادر است، و چادر سیاه هم بی‌اشکال است و کراهت ندارد.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
زن باید بدن خود را در غیر وجه و کفین، از نامحرم بپوشاند و نیز باید زینت خود را بپوشاند و لباسی که زینت حساب می‌شود باید آن را هم بپوشاند، و با چادر بهتر می‌تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه، مثل عبای سیاه کراهت ندارد.
حضرت آیت‌الله بهجت:
این اقدام باطل است.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
نظریه‎ی مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد. متأسفانه در این زمان عدّه‌ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از ستر و عفاف، که حافظ شخصیت و ارزش و متانت اوست دارند و مع‌الاسف می‌خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند؛ در حالی که برخلاف اسلام است.
حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباس‌هایی که جلب توجه کند حرام است.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
با توجه به این‌که در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان بهتر است، کراهت آن ثابت نیست.
امروز یک حرکت خزنده‌ای علیه چادر، که یک حجاب ملّی و سنّتی است آغاز گردیده است، خواهشمندیم نظر مبارک را در این مورد مرقوم فرمایید.
حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
سزاوار است خانم‌ها از چادر استفاده کنند؛ چون چادر در کشور اسلامی ایران از مظاهر و شعایر اسلام می‌باشد و با حفظ این شعار سعی کنند بانوان محترم، حرکت مورد سؤال را خنثی کنند.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
چادر بهترین پوشش برای خانم‌هاست، چون تمامی مفاتن بدن را می‌پوشاند. خانم‌های مسلمان باید آداب و سنن اسلامی را در لباس پوشیدن مراعات کنند و از تجدّدگرایی مضرّ پرهیز کنند.
حضرت آیت‌الله بهجت:
چادر حجاب پسندیده است.
حضرت آیت‌الله سیستانی:
چادر حجاب بهتر است و سزاوار نیست زن‌های مؤمن بدون چادر خارج شوند.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
حجاب یکی از قوانین مسلّم اسلام است و اساس آن پوشاندن بدن و موها غیر از صورت و دست‌ها تا مچ است؛ ولی بی‌شک چادر حجاب برتر است.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
پوشیدن بدن بر زن واجب، و بهترین نوع پوشش واجب، همان چادر مشکی است که زن‌های مؤمنه خود را با آن می‌پوشانند.
نظر جنابعالی در مورد پوشیدن لباس‌هایی که عکس یا علامت مربوط به کشورهای غربی روی آن نقش بسته است چیست؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
استفاده از این‌گونه لباس‌ها که ترویج فرهنگ غیر مسلمین مهاجم بر مسلمین است، اشکال دارد. [4]
حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
بهتر است از این نوع لباس‌ها استفاده نکنند.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
مسلمین از این‌گونه لباس‌ها استفاده نکنند.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
برای مؤمن سزاوار نیست لباسی بپوشد که او را از زیّ مؤمنین خارج کند.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
هرگاه سبب ترویج فرهنگ بیگانگان گردد اشکال دارد.
بعضاً مشاهده می‌شود که بعضی از افراد در مجالس عقد و عروسی و عدّه‌ای در انظار عمومی، اقدام به نصب کراوات و پاپیون بر روی پیراهن خود می‌نمایند، حکم شرعی استفاده از لوازم مذکور چیست؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
بستن کراوات و پاپیون چون تقلید و ترویج از فرهنگ مهاجم غیر مسلمین است جایز نیست.[5]
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
کراوات و پاپیون شعار کفار است و مسلمین نباید از آنها استفاده کنند.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
با توجه به این‌که کراوات و پاپیون در محیط ما ترویج فرهنگ بیگانه محسوب می‌شود، استفاده از آن اشکال دارد.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
برای مؤمن سزاوار نیست لباسی بپوشد که او را از زیّ مؤمنین خارج کند.
حضرت آیت‌الله بهجت:
خلاف احتیاط است.
1) برخورد زن همراه با چهره‌ی خندان و متبسّم با مردان نامحرم هنگام خرید از مغازه‌ها و سایر برخوردها چه صورت دارد؟
2) خندیدن زنان و دختران با صدای بلند در خیابان و یا انجام برخی حرکات دیگر که موجب جلب توجّه نامحرمان می‌شود چگونه است؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
1) صحبت کردن و خندیدن با نامحرم اگر موجب مفسده باشد جایز نیست.
2) از هر کاری که موجب جلب توجّه نامحرم می‌شود باید پرهیز نمود.
حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
1 و 2) به طور کلی دختران و زنان باید در مقابل مردان نامحرم به نحوی لباس بپوشند و راه بروند و صحبت کنند که موجب توجّه و نگاه سوء و تهییج مردان نشوند و اگر کردند گناه بزرگ است.
حضرت آیت‌الله بهجت:
1) هر کاری که معرضیت ریبه و یا فتنه در آن است جایز نیست.
2) جایز نیست.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
1) اشکال دارد و هنگام ضرورت نباید از مکالمات عادی تجاوز کنند.
2) بهتر است زنان و دختران مسلمان از این‌گونه کارها بپرهیزند و اگر منشأ فسادی شود جایز نیست.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
1) اگر از روی التفات کاری را که موجب جلب نظر اجانب شود انجام دهند اشکال دارد.
2) زن عفیف این کار را نمی‌کند، بلکه اگر معرض تهییج شهوت برای یکی از طرفین باشد حرام است.
حضرت آیت الله لطف الله صافی:
1) مخالف نص قرآن است ولایخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض.
2) جایز نیست.
برخی در مورد مسائل زنان اظهار نظرهای نامناسبی را ابراز می‌کنند، مانند بحث دوچرخه‌سواری یا ورزش بانوان، یا در مورد حجاب اظهار می‌دارند که به نظر ما کُت و دامن جهت حجاب کفایت می‌کند. نظر حضرتعالی در این زمینه‌ها چیست؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
اظهارنظر در مسائل دینی و احکام شرعی بر کسانی که صاحب نظر نیستند جایز نیست؛ و بر مؤمنین واجب است در تمام احکام دینی به مراجع بزرگوار تقلید و اسلام‌شناسان مورد وثوق و اعتماد مراجعه نمایند.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
ترویج اموری که مبدأ نشر فساد در جامعه یا بی‌عفّتی زنان و دختران شود جایز نیست؛ و پوشیدن لباسی که تمام حجم بدن آنان را نشان دهد که لباس زینت حساب بشود، کفایت نمی‌کند.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
امور مذکوره معرضیّت برای مفسده دارد. بانوان باید جدّاً از آن بپرهیزند.
حضرت آیت‌الله بهجت:
هر چه باعث فتنه و فساد باشد اشکال دارد.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
هر چه موجب اشاعه‎ی مفاسد اخلاقی گردد حرام است.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
امور مذکوره معرضیّت برای مفسده دارد. بانوان باید جدّاً از آن بپرهیزند.
برخی از مادران، فرزندان دختر خود را که به بلوغ شرعی نرسیده‌اند با سر و پای برهنه درخیابان‌ها و مجالس در حضور نامحرمان می‌آورند، مستدعی‌ است وظیفه‌ی والدین را در قبال فرزندان خود بیان بفرمایید و این بی‌اعتنایی چه صورت دارد؟
حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
بر پدر و مادر است که فرزندان خود را با آداب و رسوم اسلامی و وظایف شرعی آشنا کنند و چنانچه موارد مذکور موجب تهییج و مفسده شود، اگر چه بچه ممیز نباشد، باید آنان را بپوشانند و حفظ کنند تا جامعه آلوده و بی‌بندوبار نشود.
حضرت آیت‌الله سیستانی:
بر غیر بالغ، پوشیدن واجب نیست؛ ولی پدر و مادر لازم است که فرزند خود را به رعایت آداب و شئون اسلامی وادار نمایند و در تربیت صحیح شرعی آنان بکوشند.
حضرت آیت‌الله بهجت:
تمرین اطفال بر وظایف شرعیه به عهده‌ی والدین است.
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
کار صحیحی نیست و والدین موظف‌اند دختر را از کودکی به رعایت حجاب و گریز از نامحرم عادت دهند و اگر در این امر مسامحه کنند و دختر را نسبت به نامحرم بی‌تفاوت نمایند، شریک در معاصی دختر هستند. در حدیث وارد شده است که در مجلسی که حضرت رضا(ع) تشریف داشتند و عدّه‌ای نیز حضور داشتند، دختر بچه‌ای وارد شد؛ حضار در مجلس یکی یکی دختر را مورد نوازش قرار دادند، تا رسید به حضرت رضا(ع) آن حضرت از سن دختر سؤال کردند؛ گفته شد پنج سال دارد؛ حضرت دختر را از خود دور کرد و رفتاری که دیگران کرده بودند ننمودند؛ و اعمال آن بزرگوار باید برای زن مسلمان سرمشق باشد.
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را به مسائل اسلامی از زمان طفولیت آشنا کنند.
حضرت آیت‌الله تبریزی:
پوشش بر دختران نابالغ واجب نیست؛ لکن وظیفه‌ی والدین است که دخترانشان را به پوشش اسلامی عادت دهند و فرزندانشان را با احکام اسلامی تربیت نمایند.
در صورتی که زن می‎داند مرد نامحرم به قصد لذت به صورت و دست‎های معمولی زینت نشده‎ی او نگاه می‎کند، در این فرض پوشاندن صورت و دست‎ها لازم است یا نه؟
حضرت آیت الله خامنه‎ ای:
در فرض مذکور باید حتی وجه و کفین خود را هم بپوشاند.
حضرت آیت الله تبریزی:
بلی در این صورت بنابر احتیاط پوشاندن لازم است.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
دست و صورت بنابر احتیاط واجب باید پوشیده شود. (جامع‎الاحکام 2/165).
حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
بلی پوشاندن آن لازم است
حضرت آیت الله بهجت:
پوشاندن دست و صورت مطلقا بنابر احتیاط لازم است.


منبع: وبسایت شهید آوینی


ارسال در تاريخ یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, توسط حسین شاه پوری